آشنایی با مطالعات مقطعی (Cross-sectional Studies) + پادکست آموزشی
تاریخ انتشار: 1404/01/31 - 18:00 | مدت زمان: 00:00
آشنایی با مطالعات مقطعی (Cross-sectional Studies) یکی از ضروریترین مباحث در یادگیری روشهای پژوهش، بهویژه برای دانشجویان در تمامی مقاطع تحصیلی است. این نوع مطالعه که تحت عنوان «مطالعه عرضی» نیز شناخته میشود، یکی از رایجترین روشهای تحقیق در علوم مختلف از جمله علوم پزشکی، روانشناسی، علوم رفتاری، علوم اجتماعی و حتی علوم تربیتی بهشمار میرود. هدف از انجام مطالعات مقطعی، بررسی همزمان وضعیت یک یا چند متغیر در یک جمعیت مشخص در یک مقطع زمانی معین است، بدون اینکه تغییرات در طول زمان یا اثر مداخلات مورد بررسی قرار گیرد.
در واقع، مطالعات مقطعی مانند عکسبرداری از یک لحظه خاص از زندگی یا وضعیت گروهی از افراد هستند. پژوهشگران با استفاده از این نوع مطالعه میتوانند دادههایی ارزشمند درباره شیوع بیماریها، رفتارهای سلامت، وضعیت روانی، عادات اجتماعی یا سایر ویژگیها جمعآوری کنند. تحلیل این اطلاعات میتواند بینشهای مهمی درباره وضعیت موجود ارائه دهد و به طراحی مطالعات آیندهنگر، تدوین سیاستهای سلامت یا برنامهریزیهای آموزشی کمک کند.
یکی از ویژگیهای مهم مطالعات مقطعی، سرعت اجرا و هزینه کمتر آنها در مقایسه با مطالعات طولی یا مداخلهای است. از همین رو، این نوع مطالعه بهویژه در پژوهشهای اولیه یا توصیفی جایگاه ویژهای دارد. با این حال، مطالعات مقطعی محدودیتهایی نیز دارند که در طول مقاله به آنها پرداخته خواهد شد.
در پادکستی که به همین موضوع اختصاص دادهایم، به صورت صوتی به تبیین کلیات و اهمیت مطالعات مقطعی پرداختهایم. این مقاله مکتوب، در ادامهی همان محتواست، با این تفاوت که با تفصیل بیشتر، ساختاری آموزشیتر و منابع علمی بهروز تدوین شده تا مرجع معتبری برای شما دانشجویان عزیز و پژوهشگران علاقمند فراهم آورد.
در ادامه، به تعریف دقیق مطالعات مقطعی، تاریخچه و تکامل آن، جایگاه این روش در طبقهبندی انواع مطالعات، مزایا، معایب، کاربردها، و مراحل طراحی و اجرای آن خواهیم پرداخت.
تعریف و ویژگیهای مطالعات مقطعی (Cross-Sectional Studies)
تعریف مطالعات مقطعی
مطالعات مقطعی، که در ادبیات پژوهشی با عنوان Cross-sectional Studies شناخته میشوند، نوعی از پژوهشهای مشاهدهای هستند که در آن اطلاعات مربوط به متغیرهای مختلف از یک نمونه یا جمعیت مشخص، تنها در یک مقطع زمانی خاص جمعآوری میشود. در این نوع از مطالعات، برخلاف مطالعات طولی (Longitudinal Studies)، دادهها بهصورت لحظهای و نه در طول زمان گردآوری میشوند.
مطالعات مقطعی بیشتر برای بررسی شیوع (Prevalence) پدیدهها، بیماریها، نگرشها یا رفتارها در میان گروهی از افراد بهکار میروند. به عبارت دیگر، این نوع مطالعات با هدف توصیف وضعیت موجود یا مقایسه ویژگیها میان گروههای مختلف طراحی میشوند، نه با هدف بررسی روابط علت و معلولی.
مثال: اگر بخواهیم در فروردین ۱۴۰۴ میزان افسردگی در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه تهران را بسنجیم، یک مطالعه مقطعی طراحی خواهیم کرد که تنها در آن مقطع زمانی اطلاعات را گردآوری و تحلیل میکند.
ویژگیهای کلیدی مطالعات مقطعی
-
زمانمحور بودن کوتاهمدت:
اطلاعات فقط در یک بازه زمانی خاص و محدود جمعآوری میشود؛ به همین دلیل این مطالعات اغلب کمهزینه، سریع و اجرایی هستند. -
توصیفی یا تحلیلی بودن:
اگر هدف فقط توصیف وضعیت موجود باشد (مانند بررسی درصد افراد سیگاری)، مطالعه توصیفی است. اما اگر هدف تحلیل رابطه بین متغیرها باشد (مانند رابطه بین خواب و اضطراب)، مطالعه تحلیلی تلقی میشود. -
عدم توانایی در تعیین علیت:
چون دادهها بهصورت همزمان جمعآوری میشوند، نمیتوان بهطور دقیق درباره روابط علت و معلولی نتیجهگیری کرد. -
امکان استفاده از ابزارهای مختلف گردآوری داده:
نظیر پرسشنامهها، مصاحبهها، چکلیستها، بررسی پروندهها و ... -
قابل استفاده در جمعیتهای بزرگ یا کوچک:
بسته به هدف مطالعه، میتوان مقیاسهای متفاوتی از نمونهگیری را در نظر گرفت. -
کاربرد در مطالعات اولیه:
معمولاً در آغاز پژوهشها برای شناسایی موضوعات مهم یا اولویتهای پژوهشی بهکار میروند.
تمایز مطالعات مقطعی با دیگر انواع مطالعات
ویژگی | مطالعات مقطعی | مطالعات طولی | مطالعات مورد-شاهدی | مطالعات مداخلهای |
---|---|---|---|---|
زمان جمعآوری داده | یک زمان خاص | چندین زمان | گذشته | آینده (قبل و بعد مداخله) |
هدف | توصیف یا تحلیل رابطه همزمان | بررسی تغییرات در زمان | بررسی علل احتمالی | آزمون مداخله یا درمان |
قدرت تعیین علیت | پایین | متوسط تا بالا | متوسط | بالا |
هزینه و زمان | پایین | بالا | متوسط | بالا |
مثالهایی از کاربرد مطالعات مقطعی
-
بررسی شیوع افسردگی در میان دانشجویان دانشگاههای کشور در سال تحصیلی جاری
-
ارزیابی وضعیت مصرف دخانیات در میان نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله در یک منطقه جغرافیایی خاص
-
تحلیل همزمان وضعیت تغذیه و شاخص توده بدنی (BMI) در کارکنان مراکز بهداشتی
تاریخچه و تکامل مطالعات مقطعی در روششناسی پژوهش
مطالعات مقطعی بهعنوان یکی از انواع مهم طراحیهای پژوهش مشاهدهای، مسیر تکاملی خود را همزمان با رشد علم آمار و گسترش بهداشت عمومی طی کردهاند. در این بخش، با ریشههای تاریخی و تحولات مفهومی این روش آشنا میشویم تا درک عمیقتری از جایگاه آن در تحقیقات امروزی داشته باشیم.
خاستگاههای اولیه در آمارگیری و سرشماری
اولین جلوههای مطالعات مقطعی را میتوان در سرشماریها و آمارگیریهای جمعیتی قرون گذشته مشاهده کرد؛ جایی که دولتها یا نهادهای عمومی برای اولینبار دادههایی از سلامت، جمعیت، درآمد، مسکن و آموزش افراد در یک زمان معین گردآوری میکردند. درواقع، سرشماری نوعی مطالعه مقطعی است که اطلاعات گستردهای را در یک لحظه خاص از زمان فراهم میکند.
پیشرفت در قرن نوزدهم: رشد اپیدمیولوژی و بهداشت عمومی
در قرن ۱۹، با رشد سریع شهرنشینی و شیوع بیماریهای عفونی، نیاز به دادههای توصیفی درباره سلامت جمعیت افزایش یافت. اپیدمیولوژیستهایی مانند ویلیام فار (William Farr) و جان اسنو (John Snow) از روشهایی استفاده کردند که به صورت بنیادین به مطالعات مقطعی شباهت داشتند، حتی اگر اصطلاح رسمی آن هنوز رایج نشده بود.
جان اسنو در بررسی اپیدمی وبا در لندن (۱۸۵۴) با استفاده از یک مدل توصیفی و همزمان، اولین نشانههای مطالعات مشاهدهای ساختیافته را پایهگذاری کرد.
قرن بیستم: رسمیشدن ساختار مطالعات مقطعی
در نیمه اول قرن بیستم، با رشد سریع علوم پزشکی و اجتماعی، مطالعات مقطعی شکل نظاممندتری یافتند. سازمانهایی مانند سازمان بهداشت جهانی (WHO) و مرکز کنترل بیماریها در آمریکا (CDC) بهطور گسترده از این نوع طراحی برای پایش شیوع بیماریها، عوامل خطر و بررسی نیازهای سلامت عمومی استفاده کردند.
در دهه ۱۹۵۰ و پس از آن، با توسعه علم آمار زیستی (Biostatistics)، تحلیل دادههای حاصل از مطالعات مقطعی نیز پیشرفتهتر شد. نرمافزارهای آماری، امکان تحلیل پیچیده همبستگیها، رگرسیونهای چندمتغیره و تخمین شیوع نسبی را فراهم ساختند.
مطالعات مقطعی در ایران
در ایران نیز از دهه ۱۳۵۰ بهبعد، با تأسیس مراکز تحقیقاتی، دانشگاههای علوم پزشکی و توسعه برنامههای ملی مانند بررسی بار بیماریها (GBD)، مطالعات مقطعی به شکل گستردهای بهکار گرفته شدند. در حال حاضر، بسیاری از پایاننامههای کارشناسیارشد و رسالههای دکتری بهویژه در علوم پزشکی، علوم اجتماعی و روانشناسی، از طراحی مقطعی بهره میبرند.
جایگاه امروزی مطالعات مقطعی
در عصر حاضر، مطالعات مقطعی یکی از رایجترین ابزارهای جمعآوری داده برای تحلیلهای سیاستگذاری، برنامهریزی سلامت، رفتارشناسی اجتماعی و آموزش عمومی هستند. ترکیب آنها با فناوریهای نوین (نظیر اپلیکیشنهای سلامت، سیستمهای ثبت آنلاین، ابزارهای GIS) موجب افزایش دقت، سرعت و پوشش دادهها شده است.
این طراحی، با وجود سادگی ظاهری، بهدلیل ظرفیت بالا در ارائه تصویری لحظهای از واقعیت، همچنان جایگاه خود را در ادبیات علمی حفظ کرده و روزبهروز پیچیدهتر و دقیقتر شده است.
مزایا و معایب مطالعات مقطعی در پژوهشهای دانشگاهی
مطالعات مقطعی از جمله طراحیهای بسیار رایج در تحقیقات دانشگاهی و میدانی هستند. اما مانند هر روش پژوهشی دیگر، دارای نقاط قوت و نقاط ضعف خاص خود هستند. در این بخش، بهصورت دقیق و نظاممند به مزایا و معایب مطالعات مقطعی میپردازیم تا پژوهشگران بتوانند در انتخاب این روش، تصمیمی آگاهانه بگیرند.
مزایای مطالعات مقطعی
-
سرعت و سهولت اجرا: یکی از مهمترین مزایای مطالعات مقطعی، سادگی طراحی و اجرای آنهاست. چون دادهها در یک مقطع زمانی واحد جمعآوری میشوند، نیازی به پیگیری طولانیمدت آزمودنیها نیست.
-
کمهزینه بودن: این مطالعات در مقایسه با طراحیهای طولی مانند مطالعات کوهورت یا مورد-شاهدی، هزینهی کمتری دارند، چراکه نیازی به بازدیدهای مکرر، پیگیری زمانی یا منابع مالی گسترده نیست.
-
ارائهی تصویری لحظهای از وضعیت موجود: این طراحی به پژوهشگر اجازه میدهد تا نمایشی از توزیع متغیرها (شیوع بیماری، میزان آگاهی، نگرش، رفتار و...) را در یک نقطه زمانی مشخص ثبت کند.
-
مناسب برای غربالگری و نیازسنجی: بهویژه در حوزه سلامت عمومی، علوم اجتماعی و آموزش، مطالعات مقطعی ابزار مناسبی برای شناسایی اولویتها، نیازهای گروههای خاص یا مشکلات رایج هستند.
-
امکان بررسی چند متغیر مستقل و وابسته: طراحی مقطعی به پژوهشگر اجازه میدهد تا همزمان چندین عامل را مورد بررسی قرار دهد و روابط احتمالی میان آنها را تحلیل کند.
-
کاربرد در برنامهریزی مداخلات: نتایج حاصل از مطالعات مقطعی میتواند مبنایی برای طراحی و اجرای مداخلات آموزشی، بهداشتی یا سیاستی قرار گیرد.
معایب مطالعات مقطعی
-
عدم توانایی در تعیین رابطه علّی: از آنجا که اطلاعات در یک مقطع زمانی جمعآوری میشود، نمیتوان با قطعیت گفت که متغیر X موجب بروز Y شده است. بنابراین، روابط مشاهدهشده در این مطالعات غالباً همبستگیاند، نه علت و معلولی.
-
خطر بروز خطاهای همزمانی (Temporality Bias): وقتی نمیدانیم که کدام متغیر اول رخ داده است، ممکن است تفسیرهای نادرستی از یافتهها بهدست آوریم.
-
تأثیر عوامل مخدوشگر (Confounders): بسیاری از مطالعات مقطعی بدون کنترل دقیق متغیرهای مخدوشگر انجام میشوند و این امر میتواند نتایج را دچار سوگیری کند.
-
احتمال سوگیری در نمونهگیری: در صورتی که نمونه بهدرستی انتخاب نشود، ممکن است نتایج بهطور دقیق بازتابدهنده وضعیت کل جامعه نباشد.
-
وابستگی به خوداظهاری: بسیاری از اطلاعات در مطالعات مقطعی از طریق پرسشنامههای خودگزارشی جمعآوری میشوند که ممکن است دقت آنها با خطا همراه باشد (مثلاً بهدلیل فراموشی یا تمایل به پاسخدهی اجتماعیپسند).
کاربردهای رایج مطالعات مقطعی در رشتههای دانشگاهی مختلف
یکی از دلایل محبوبیت طراحی مقطعی در میان پژوهشگران، انعطافپذیری آن در حوزههای مختلف علمی است. در این بخش، نگاهی دقیقتر داریم به اینکه چگونه مطالعات مقطعی در رشتههای گوناگون مورد استفاده قرار میگیرند و چه نوع سؤالات پژوهشی را میتوان با این روش پاسخ داد.
در علوم پزشکی و سلامت عمومی
مطالعات مقطعی یکی از رایجترین روشها در پژوهشهای پزشکی و سلامت هستند، بهویژه برای بررسی شیوع بیماریها، عادات رفتاری، عوامل خطر و آگاهی مردم از مسائل بهداشتی.
مثالها:
-
بررسی شیوع دیابت در جمعیت بزرگسال یک منطقه در سال ۱۴۰۳
-
مطالعه آگاهی زنان باردار از خطرات مصرف دخانیات
-
ارزیابی وضعیت تغذیه کودکان زیر ۵ سال در مناطق روستایی
این مطالعات اطلاعات مهمی برای تصمیمگیریهای کلان در حوزه سلامت عمومی فراهم میکنند.
در روانشناسی و روانپزشکی
در علوم رفتاری، مطالعات مقطعی برای تحلیل وضعیت روانی، نگرشها، اختلالات و سبکهای زندگی در یک مقطع زمانی بسیار مؤثر هستند.
مثالها:
-
ارزیابی شیوع اضطراب میان دانشجویان در زمان امتحانات
-
بررسی ارتباط بین استفاده از شبکههای اجتماعی و افسردگی نوجوانان
-
تحلیل سبکهای فرزندپروری والدین و عملکرد تحصیلی فرزندان
این طراحی به پژوهشگران اجازه میدهد تا تصویر واضحی از وضعیت روانی جامعه هدف در زمان حال داشته باشند.
در آموزش و پرورش
در حوزه آموزش، مطالعات مقطعی میتوانند برای سنجش کیفیت آموزش، ارزیابی رضایت دانشجویان، یا نیازسنجی آموزشی مفید باشند.
مثالها:
-
بررسی نگرش دانشآموزان نسبت به آموزش مجازی در دوره پساکرونا
-
سنجش میزان انگیزه تحصیلی در میان دانشجویان ترم اول
-
ارزیابی آگاهی معلمان ابتدایی از تکنیکهای یادگیری فعال
نتایج این مطالعات اغلب به اصلاح برنامههای آموزشی کمک میکند.
در علوم اجتماعی و جمعیتشناسی
علوم اجتماعی بهطور گستردهای از مطالعات مقطعی برای تحلیل نگرشها، رفتارها، ارزشها و مشکلات اجتماعی بهره میبرند.
مثالها:
-
تحلیل دیدگاه مردم نسبت به سیاستهای دولت
-
بررسی ارتباط بین طبقه اجتماعی و رفتار مصرفی خانوارها
-
مطالعه نگرش جوانان نسبت به مهاجرت
در این حوزه، طراحی مقطعی ابزاری مناسب برای پیمایشهای گسترده و سیاستگذاری اجتماعی است.
کاربرد در مدیریت و اقتصاد
مطالعات مقطعی در رشتههای مدیریتی و اقتصادی نیز کاربردهای متنوعی دارند، بهویژه در بررسی بازار، تحلیل نیاز مشتریان، و رفتار سازمانی.
مثالها:
-
تحلیل رضایت شغلی کارکنان در یک شرکت صنعتی
-
ارزیابی میزان تمایل مشتریان به استفاده از خدمات بانکداری الکترونیک
-
بررسی رابطه بین سبک رهبری مدیران و بهرهوری کارکنان
این مطالعات اطلاعات راهبردی برای مدیران و کارآفرینان فراهم میکنند.
چالشها و محدودیتهای مطالعات مقطعی
در این بخش، به چالشها و محدودیتهای عمدهای که پژوهشگران هنگام استفاده از طراحی مقطعی با آن مواجه میشوند، خواهیم پرداخت. این بخش به شما کمک میکند تا هنگام طراحی پژوهش خود، این چالشها را در نظر بگیرید و از راهکارهای مناسب برای کاهش اثرات منفی آنها استفاده کنید.
1. عدم توانایی در نشان دادن روابط علت و معلولی
یکی از بزرگترین محدودیتهای مطالعات مقطعی، عدم توانایی در شناسایی روابط علت و معلولی است. این مطالعات تنها به ثبت وضعیت یا ویژگیهای افراد در یک زمان خاص میپردازند و قادر به ارزیابی اثرات متقابل یا سلسلهمراتبی میان متغیرها نیستند.
مثال:
-
در مطالعهای که ارتباط میان مصرف سیگار و بیماریهای قلبی را بررسی میکند، شما فقط میتوانید رابطه همبستگی بین این دو متغیر را مشاهده کنید، اما نمیتوانید نتیجه بگیرید که آیا مصرف سیگار باعث بیماریهای قلبی میشود یا خیر.
این محدودیت بهویژه در تحقیقات پزشکی و سلامت عمومی بسیار مهم است و باید آن را در نظر گرفت.
2. محدودیت در مقایسه تغییرات در طول زمان
مطالعات مقطعی در بررسی تغییرات در طول زمان ناتوانند. این نوع طراحی نمیتواند روند تحولات یا تغییرات در وضعیت افراد یا متغیرها را شبیهسازی کند. این مسأله بهویژه زمانی که بخواهید یک روند یا پیشرفت را در یک گروه خاص تحلیل کنید، به مشکل برمیخورد.
مثال:
-
در مطالعهای که قصد بررسی روند تغییرات شیوع چاقی در یک جامعه دارد، با طراحی مقطعی شما فقط میتوانید شیوع چاقی را در یک نقطه زمانی معین ارزیابی کنید و نمیتوانید تغییرات آن را در طول سالهای مختلف مقایسه کنید.
برای تجزیه و تحلیل روندها، مطالعات طولی مناسبتر خواهند بود.
3. عدم توانایی در انتخاب دقیق نمونهها
در بسیاری از مطالعات مقطعی، انتخاب نمونهها ممکن است نماینده دقیقی از کل جامعه نباشد. در بسیاری از موارد، پژوهشگران نمیتوانند از روشهای تصادفی برای انتخاب نمونهها استفاده کنند، که این باعث کاهش اعتبار نتایج میشود.
مثال:
-
در مطالعهای که قصد دارد وضعیت سلامت روان دانشآموزان را بررسی کند، اگر نمونهگیری به درستی انجام نشود و برخی گروهها مانند دانشآموزان کمدرآمد یا افرادی با دسترسی محدود به خدمات بهداشت روانی نادیده گرفته شوند، نتایج نهایی ممکن است نمایانگر واقعیت نباشد.
این موضوع میتواند باعث بروز تبعیض نمونهای شود و نتایج تحقیق را تحریف کند.
4. تأثیر متغیرهای مزاحم
در مطالعات مقطعی، شناسایی و کنترل متغیرهای مزاحم یا متغیرهای ثالث که ممکن است بر نتایج تأثیر بگذارند، بسیار دشوار است. این متغیرها میتوانند نتایج را بهطور قابل توجهی تغییر دهند و باعث شود که روابط مشاهدهشده بین متغیرها نادرست یا گمراهکننده به نظر برسند.
مثال:
-
در مطالعهای که هدف آن بررسی ارتباط بین ساعات مطالعه و عملکرد تحصیلی دانشجویان است، ممکن است متغیرهای دیگری مانند انگیزه تحصیلی، شرایط زندگی و دسترسی به منابع آموزشی بر نتایج تأثیر بگذارند.
پژوهشگران باید تمام تلاش خود را بکنند تا متغیرهای مزاحم را شناسایی و کنترل کنند.
5. محدودیتهای اخلاقی
همچنین، مطالعات مقطعی ممکن است با چالشهای اخلاقی روبرو شوند، بهویژه در زمان جمعآوری دادهها از شرکتکنندگان. ممکن است پژوهشگران قادر نباشند تا بهطور کامل اطمینان حاصل کنند که شرکتکنندگان بهطور آزادانه و بدون فشار اطلاعات را ارائه میدهند.
مثال:
-
در پژوهشی که وضعیت سلامتی افراد را مورد بررسی قرار میدهد، ممکن است برخی از شرکتکنندگان از افشای اطلاعات حساس خود مانند بیماریهای خاص یا رفتارهای پرخطر خودداری کنند.
در این صورت، مشکلات اخلاقی بهویژه در مطالعات بهداشتی و اجتماعی بهطور جدی مطرح میشود.
6. پیچیدگی در تفسیر نتایج
چندین عامل میتوانند بر تفسیر نتایج مطالعه تأثیر بگذارند، بهویژه زمانی که پژوهشگران نمیتوانند عاملهای پیچیدهای که بر یک نتیجه خاص تأثیر دارند را در نظر بگیرند. این موضوع در مطالعات مقطعی بیشتر مشاهده میشود.
مثال:
-
در یک مطالعه که تأثیر مصرف مواد غذایی خاص بر عملکرد ذهنی دانشآموزان را بررسی میکند، نتایج میتواند تحت تأثیر عواملی چون رژیم غذایی عمومی، خواب و وضعیت روانی قرار گیرد.
بنابراین، تفسیر نتایج مطالعات مقطعی باید با دقت و با توجه به محدودیتهای روششناسی صورت گیرد.
مطالعات مقطعی به دلیل سرعت در جمعآوری دادهها و تحلیل وضعیتهای موجود، ابزار ارزشمندی برای پژوهشگران در زمینههای مختلف هستند. این نوع مطالعات به پژوهشگران این امکان را میدهند که به سرعت به اطلاعات دقیق دست یابند و بتوانند بر اساس آنها تصمیمگیری کنند. اگرچه این مطالعات محدودیتهایی دارند، اما مزایای آنها باعث شده که همچنان یکی از مهمترین ابزارها در تحقیقات علمی و کاربردی محسوب شوند.
اگر علاقهمند به یادگیری بیشتر در مورد مطالعات مقطعی و کاربردهای آن در پژوهش هستید، پیشنهاد میکنیم پادکست علمینو مربوطه را گوش دهید و برای بهدست آوردن مهارتهای پژوهشی پیشرفتهتر، به دورههای آموزشی ما مراجعه کنید. هماکنون از دورههای آموزشی مرتبط با این موضوع استفاده کنید و به مهارتهای تحقیقاتی خود افزوده و پروژههای پژوهشیتان را به سطح بالاتری برسانید.
کامنتها
هیچ کامنتی برای این پست وجود ندارد.
نظر خود را برای ما ارسال کنید
اگر وارد حساب کاربری شوید، فیلدهای نام و ایمیل به طور خودکار پر میشوند.